تنهایی و دلتنگی...

دلنوشته

دوست دارم فقط همین

تنهایی و دلتنگی...

انگار همين ديروز بود كه نگاهت كردم و شعله هاي عشقت را به جانم ريختي

بي آنكه 

بخواهم در درياي كوچك چشمانت غرق شوم و آنگاه كه به خويش آمدم ديدم

 افسوس چيزي از ستاره نمانده جز سحابه اي كوچك از خاموشي اش باز هم برايم

آواز بخوان

و مرا در همهمه دلنواز گيتارت گم كن 

من ديوانه شعر هاي بي قافيه توام ميخواهم شعري باشم كه گه گاه زمزمه اش ميكني

 بيا كنار پنجره من هرگاه دلم برايت تنگ ميشود ميروم كنار پنجره زانوي غم بغل  ميكنم

و نگاهت و نفس هاي گرمت را از پنجره ميجويم

هر گاه نبودم و نشاني از من نماند

براي دلتنگي هايم شمعي كنار پنجره كوچكم روشن كن

و بگذار چشم آسمان از نبودن ستاره كوچك اش باز هم باراني شود...



+ هک شده در: 1 / 9 / 1388برچسب:,ساعت 3 ازقلب گلبرگ |